جدول جو
جدول جو

معنی عبدالله آباد - جستجوی لغت در جدول جو

عبدالله آباد
(عَ دُلْ لاه)
دهی از دهستان افتر پشت کوه بخش فیروز کوه شهرستان دماوند. واقع در 60000 گزی جنوب فیروز کوه و 7000گزی شمال راه شوسۀ گرمسار به سمنان. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و 179 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصولات آن غلات، میوه جات، زردآلو و توت است. شغل اهالی زراعت و زغال و هیزم کشی به گرمسار است. صنایع دستی کرباس بافی است. قلعه خرابه ای از آثار قدیمی دارد. راه مالرو دارد. مزرعۀ آب برجستۀ علیا و سفلی جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور و 12هزارگزی جنوب نیشابور. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل است. و 24 تن سکنه دارد. آب آن ازقنات تأمین میشود. محصولاتش غلات است اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان آباده. واقع در 1500گزی شمال باختر آباده و شوسۀ شیراز به اصفهان ناحیه ای است جلگه ای و معتدل. 200تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات، انگور و جالیزکاری است اهالی به کشاورزی و باغبانی اشتغال دارند. از صنایع دستی آنجا گیوه بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان آختاچی بخش حومه شهرستان مهاباد. واقع در 37هزارگزی باختر شوسۀ بوکان به میاندوآب. ناحیه ای است کوهستانی. هوای آن معتدل و مالاریائی است. 41 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولات آن غلات و حبوبات و توتون است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لا دِ اُ)
دهی است جزء دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل. واقع در 12هزارگزی شمال آمل و واقع در دشت. هوای آن معتدل و مرطوب و مالاریائی است. 320 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه هراز تأمین میشود. محصولاتش برنج، کنف، صیفی، نیشکر است. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان گرمخان بخش حومه شهرستان بجنورد. واقع در 15هزارگزی شمال خاوری بجنورد و چهارهزارگزی جنوب راه شوسۀ بجنورد به نجف آباد. ناحیه ای است واقع در جلگه. معتدل و 387 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه تأمین میشود. محصولاتش غلات، بنشن است. اهالی به کشاورزی و مالداری اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد. واقع در 35هزاروپانصد گزی شمال خاوری بوکان و 28هزاروپانصد گزی خاور شوسۀ بوکان به میاندوآب. ناحیه ای است جلگه ای و هوای آن معتدل ومالاریایی است. 130 تن سکنه دارد. آب آن از زرینه رودتأمین میشود. محصولات آن غلات حبوبات، چغندر، توتون است. شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
ده کوچکی است از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان. واقع در 65هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد، سر راه مالرو روچون - پاریز. 12 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است جزء دهستان حومه شهرستان شهسوار. واقع در یک هزارگزی خاور شهسوار کنار شوسۀ شهسوار به چالوس. جلگه. آب و هوای آن معتدل، مرطوب مالاریایی است. 163 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه چشمه کیله تأمین میشود. محصولاتش برنج، مرکبات، سبزیجات و صیفی است شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لا دِ فَ فَ)
ده کوچکی است از دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم. واقع در20هزارگزی باختر فهرج و 2هزارگزی شوسۀ زاهدان بم. 25 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است جزء دهستان قهاب صرصر بخش صیدآباد شهرستان دامغان. واقع در12هزارگزی جنوب باختری صیدآباد و یک هزارگزی شمال ایستگاه امروان. جلگۀ و هوای آن معتدل است. 500 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات، پسته، انگور، پنبه و حبوبات است. شغل اهالی زراعت است صنایع دستی آنها کرباس بافی است. راه فرعی آن از شوسه منشعب میگردد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
ده کوچکی است از دهستان دامنکوه بخش حومه شهرستان دامغان. واقع در چهل هزارگزی جنوب شوسه. 36 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران. واقع در 14هزارگزی شمال باختر و یک هزارگزی راه عمومی و ایستگاه تپه سفید. واقع در جلگه، هوای آن معتدل است. 77 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات، صیفی و چغندرقند است. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد و تا 2هزارگزی رباط ماشین میرود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان ساوه. واقع در 3 هزارگزی شمال ساوه و 5 هزارگزی سر راه عمومی ساوه - زرند. ناحیه ای است جلگه ای هوای آن معتدل است. 273 تن سکنه دارد. محصولات آن غلات، انار و انجیر است. آب آن از قنات تأمین میشود. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی گلیم و جاجیم بافی است. راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُرْ رَ)
دهی است از دهستان دشتابی بخش بوئین قزوین واقع در 30000گزی بوئین و 21000گزی جاده تاکستان ناحیه ای است جلگه ای و هوای آن معتدل است، 140 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و رود خانه خررود تأمین میشود محصولات آن پنبه، کرچک و چغندرقند است. شغل اهالی زراعت است صنایع دستی آنان گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب. واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری سراب و 14هزارگزی شوسۀ سراب و اردبیل. ناحیه ای است جلگه ای و هوای آن معتدل است. 199 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصولات آن غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 و 5)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
ده کوچکی است از دهستان سرخه بخش مرکزی شهرستان سمنان. واقع در 56هزارگزی باختر سمنان. 30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان حومه بخش مشیز شهرستان سیرجان. واقع در 6هزارگزی شمال باختری مشیز و 20هزارگزی خاور راه مالرو کبوترخان مشیز. ناحیه ای است کوهستانی سردسیر و 193 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات و حبوبات است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان تحت جلگۀ بخش فدیشه شهرستان نیشابور. واقع در هیجده هزارگزی شمال فدیشه. ناحیه ای است جلگه ای معتدل و 368 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات است. اهالی به کشاورزی و کرباس بافی اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لا گَ دَ نَ)
دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران. واقعدر 8هزارگزی شمال باختر ری و 2هزارگزی راه شوسۀ رباط کریم. ناحیه ای است جلگه ای هوای آن معتدل است. 165تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات، صیفی، چغندرقند است. شغل اهالی زراعت است. راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لا دِ لَ کِ)
دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران. واقع در 20هزارگزی جنوب باختر ری و 2هزارگزی باختر راه قم. ناحیه ای است جلگه ای و هوای آن معتدل است. 132 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن صیفی، چغندرقند است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه شهرستان مهاباد. واقع در 17هزاروپانصد گزی شمال خاوری مهاباد و 7هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به میاندوآب. ناحیه ای است کوهستانی. هوای آن معتدل است. 26 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولات آن توتون، غلات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْلاه)
دهی است جزء دهستان ناتل رستاق بخش نور شهرستان آمل. واقع در 16هزارگزی جنوب خاوری شوسه و ده هزارگزی جنوب شوسۀ کناردشت. هوای آن معتدل، مرطوب و مالاریایی است. 300 تن سکنه دارد. آب آن از وازرود تأمین میشود. محصولاتش برنج و غلات، و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور. واقع در 18هزارگزی جنوب خاوری نیشابور. ناحیه ای است جلگه ای، معتدل. 761 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولاتش غلات است. اهالی به کشاورزی و مالداری اشتغال دارند. راه مالرو دارد. مزار خواجه ریحان و مزارع سیدآباد و خلیل آباد در شمال این ده واقع است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران. واقع در 18هزارگزی جنوب ورامین و 3هزارگزی راه حاجی آباد سالاری. ناحیه ای است جلگه ای و هوای آن معتدل است. 115 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود و محصولات آن غلات و صیفی است. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان آختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد. واقع در 20هزارگزی شمال باختری بوکان و 3هزاروپانصد گزی باختر شوسۀ بوکان به میاندوآب. ناحیه ای است کوهستانی و هوای آن معتدل و مالاریایی است. 89 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه تاتالو تأمین میشود. محصولات آن غلات، توتون، حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ تَپْ پَ)
دهی است از دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین. واقع در 30هزارگزی باختر آبیک ونه هزارگزی راه عمومی و هوای آن معتدل است و 180 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات، چغندرقند، پنبه و جالیزکاری است شغل اهالی زراعت است صنایع دستی آنها گلیم و جاجیم بافی است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران استان مرکزی)
لغت نامه دهخدا
(عَ دُلْ لا نُ)
دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران. واقع در 18هزارگزی جنوب ری و 5هزارگزی خاور راه قم به تهران. ناحیه ای است جلگه ای هوای آن معتدل است. 151 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن صیفی، چغندر قند است شغل مردمش زراعت است. راه مالرو دارد از طریق کهریز و قلعۀ نوچمن زمین ماشین میرود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا